we

ساخت وبلاگ

در گوشه ای مینشینم و تاب ندارمسرم را برروی زانوام میگذارم وچشمانم را میبندم:من و تو در بوستانی سرسبز دستت را میفشارم و به درختی تکیه می زنیمسرت را برروی شانه ام میگذاریو دستم را به لبهایت نزدیک میکنیهرم نفس هایت دستانم را که مدتیست از سردیبه خود میپیچند چنان گرم میسازد که یادم میرود همین چند لحظه پیش چطور تورا فریاد میزدندمیگویم زیبای من ،من بدون تو کجای دنیا باید میافتمتکجای دنیا باید میافتم همچین چهره ی زیبایی راکجای دنیا باید میافتم چنین قلبِ عاشقی رااگر تو نبودی من چگونه میتوانستم به وجود خود ببالمتو در جواب میگویی تمامی این ها را تو باید بگوییتو بودی که این دختر را عاشق کردیقلبش و چهره اش و تمامی اش تورا میخواهند .سرت را از روی شانه ام برمیدارمپایم دراز میکنم و سرت را بر روی پایم میگذارمو خیره میشوم به ان منظومه ی احساسهمان لحظه چنان میخواند مرا که بی اختیار لبم را به خود نزدیک میکند وادارم میکند ببوسم انرا.تو میخندی و چالِ گونه ات همان و غرق شدنم در عشقت همانچشمانت را میبندی و از من دریغ میکنی ان منظومه راایا فکر نمیکنی بااین حال ان لحظه بامن چه میکنی؟مرا غرق میکنی و با باز کردن چشمانت خودت نجات میدهیچه بگویم تورا که تکراری نباشد!من تو را دوست دارم و باتأمل بخوان این رامن تو را میخواهمت و با تأمل بخوان این رامن با تو میمانم و باتأمل بخوان این را. we...ادامه مطلب
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 11:31

ماهِ تابانِ شب های بی ستارهنکند لحظه ای ناراحتی ات را ببینم من به فدایِ تو تو خوب باشی جهانم خوب استکوثر عاشقانه و عاجزانه میگویم که بد دلم هوایِ دیدنت را کردهبیتابانه اغوشم از سرما در هم پیچیدهگونه ا we...ادامه مطلب
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 31 فروردين 1399 ساعت: 8:30

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1396 ساعت: 23:01

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1396 ساعت: 23:01

من سالها قبل در چنین روزی در خانواده ای بی نظیر

متولد شدم.

تا به امسال که هجده سالگی را تمام کرده و وارد نوزده

سالگی میشوم فراز و نشیب های زیادی را تجربه کردم

و از انان به غیراز زیبایی و هیجان چیزی ندیدم وازهمه

مهم

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 11:26

زلزله یک پدیده ایست جالب

به خاطر اینکه مردم برای حفظ جان بیرون میزنند

و اضطرابی خفیف وجودشان را فرا میگیرد

تسلیت به ملت ایران .

شهرم هنوز زخمی جنگ است ای نامرد

کمی امانش بده.!!

من اگر قلب توام پس انچنان ارام میگیرم 

که مبادا قلبت دچار اضطراب شود.

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ikmoree بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 11:26

این جمله هیچ وقت برای او به نبردم چراکه در رابطه من با او چیز گذرایی وجود نداردبلکه چیزهایی وجود دارد که مخالف دوری است همیشه یه چیزهایی توی دنیا وجود دارد که با بقیه چیزا فرق میکند و انوقت هست که به ان استثنا میگن صحبت میکنند راجبه دوست اما تورا مثال میزنند و بعد گوینده در جواب میگوید ان استثنا است. ببین بین من و تو هیچ چیز مخفی که مربوط به خودمون بشه وجود نداره نگفتن بعضی چیزا به خاطر ترس هایی ا we...ادامه مطلب
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : میگذرد, نویسنده : ikmoree بازدید : 26 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 12:26

نمیدونم شاید دیده باشی یا شنیده باشی  پیرمردی که هرروز یه اسایشگاه میره با یه شاخه گلبه دیدار معشوقه اش. روزی در راه تصادف میکند اورا به بیمارستان میبرند حال مساعدی ندارد پزشک از او میخواهد استراحت کند تا نتایج ازمایشات مشخص شوند .اما او با حال پریشانی مانند مرغ عاشقی که محبوبش درانتظار است میگوید من باید بروم... پزشک میگوید باید استراحت کنی بگو کیست تا خبرش کنیم اوبیاید؟؟ پیرمرد گوید او همسرم است we...ادامه مطلب
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : الزایمر, نویسنده : ikmoree بازدید : 13 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 12:26

گاهی از گفتن دوستت دارم هایت 

هرکاری میکنم برای ارامشت اما گاهی 

اوقات هرچه میخواهم بکنم و بنویسم

میدانم که تو با خواندن ان نه تنها ارام نمیشوی

بلکه دلتنگ تر میشوی .و با یک لبخند مرا و نوشته هایم

را بدرقه میکنی وگاهی با یک دردت به جونم یا هرچیزی.

من نمیدونم چیکار کنم که اروم باشی .ببخشید دوست ناتوانی در این زمینه داری

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : ارامش, نویسنده : ikmoree بازدید : 14 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 12:26

خیلی جالبه ما

بااین همه اختلاف نظر و این افکار

که همدیگر رو رهاکنیم

حالا به اینجا رسیدیم

حاضریم هرکاری بکنیم واسه هم

و این جمله او که تو هیچی توی دوستی کم

نذاشتی واسم امیدوارکننده بود

که بااین جمله که من قادر نیستم بهت

ارامش بدم ...

we...
ما را در سایت we دنبال می کنید

برچسب : بگذرد, نویسنده : ikmoree بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 21:44